معماری

انجام پایان نامه معماری (تمام گرایش‌ها) - پروپوزال معماری

معماری

انجام پایان نامه معماری (تمام گرایش‌ها) - پروپوزال معماری

انجام پایان نامه کارشناسی معماری

انجام پایان نامه کارشناسی ارشد معماری

انجام پایان نامه های معماری از پروپوزال تا ارائه شامل :

پیشنهاد موضوع پایان نامه

ارائه پروپوزال توضیح پروژه

انجام مطالعات رساله معماری

طراحی نقشه های اتوکد (شامل پلان ها - نماها - مقاطع و سه بعدی)

بایگانی
  • ۰
  • ۰

زمینه های تاریخی، فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و محیطی از جمله عواملی هستند که در شکل‌گیری آثار معماری بسیار موثرند. معماری معاصر ایران در بستری شکل گرفته است که از جریان های مدرنیته، صنعتی شدن و جهانی شدن به طور مداوم تاثیر پذیرفته است. فناوری شیوه زندگی مردم و متعاقب آن کالبد و محیط زیست وی را تغییر داده است. می‌توان عنوان نمود گذار به مدرنیته در جامعه ایران از حدود یک قرن پیش آغاز شده است و هم اکنون نیز در جریان است زیرا که جامعه ما هیچ گاه زیرساخت‌های مدرنیته را به صورت کامل در اختیار نداشته و از نظر فنی نیز همواره کمبودهای فراوانی وجود داشته است. معماری نیز با توجه به نقصان‌های موجود در شیوه های ساختگاه به تقلید ظاهری از معماری مدرن تقلیل یافته است (ابراهیمی، اسلامی؛ 1389: 65). هنر اقتباس از معماری اروپایی در دورة قاجار به صورت های گوناگون از جمله اقتباس برخی از عناصر تزئینی مانند نقوش سرستون ها یا نقوش تزیینی بالای سردر ورودی ها تا اقتباس از بعضی عناصر معماری مانند سنتوری ها و فرم پنجره ها و حتی در مواردی اقتباس کامل ترکیب حجمی و عناصر یک ساختمان صورت میگرفت. بنابراین تقلید از معماری اروپایی و روسی از دورة قاجار به صورت آشکار و ملموس در ایران آغاز شد. همچنین در زمان ناصرالدین شاه به سبب سفرهای مکرر شاه و درباریان به فرنگ، کشور بتدریج از جهان شرق پا به جهان غرب گذاشته و توجه ها از لاهوت و سنت به ناسوت و غرب تغییر جهت یافته و معماری غرب به عنوان نمادی از تجدد و پیشرفت وارد معماری ایران شد (تقوی و صابرمیمندی، ۱۳۹۵). بطور کلی، میزان ساخت بناهای نوگرا در دورة قاجار نشان از رونق نوگرایی و متغیرّ بودن روند نوگرایی در این دوران دارد. معماری نوگرا، تحوّلات معماری معاصر ایران را در دوران قاجار تحت تأثیر خود قرار داده بود. البته طول دوران حکومت هر یک از شاهان قاجار تأثیر قابل ملاحظ های بر تعداد بناهای ساخته شده در این دوران دارد. دلایل متفاوتی را می توان برای گرایش به نوگرایی در معماری معاصر ایران در دوران سلطنت قاجاریهّ ذکر کرد؛ از جمله سفر شاهان قاجار به فرنگ، آگاه شدن مردم از وجود دنیای نوگرا و غیره (مهدوی‌نژاد، منصوری مجومرد؛ 1394: 22).

 

 

بطور کلی در این دوران چندین عامل سبب پیشرفت در جهت نوگرایی شد. یکی از مهمترین آنها صدر اعظمی امیرکبیر در سال 1227 بود. نتیجة آشنایی او به کشورهای روسیه و عثمانی، ایجاد مدرسة دارالفنون، انتشار روزنامة وقایع اتفاقیه، و رسیدگی به وضعیت مالی کشور بود. ولی دیری نپایید که او را در سال 1230 به قتل رساندند. با نبود امیرکبیر میزان توجّه به نوگرایی نیز کاهش پیدا کرد، تا آنکه میرزا حسین خان (سپهسالار)، شاه را در سال 1247 خورشیدی مجاب به مسافرت اروپا کرد. پس از سفر شاه قاجار به اروپا، نقش نوگرایی نیز پر رنگ‌تر شد. در سال 1275 بعد از قتل ناصرالدین شاه، مظفرالدین شاه به پادشاهی رسید. در زمان زمامداری وی مدارس رشدیه، و عدالتخانه راه اندازی شدند. در این دوره به علت بالا رفتن آگاهی مردم و وجود روشنفکران، ورود نوگرایی به ایران سرعت بیشتری گرفت، که با مرگ وی در سال 1275 خورشیدی و به سلطنت نشستن محمد شاه، شورش های ورود جریان‌های نوگرا به معماری معاصر ایران داخلی شروع شد و کسی به نوگرایی توجّهی نداشت. در سال 1289 محمد شاه از مقام خود عزل شد و احمد شاه جانشین وی شد. در این دوران با قدرت گرفتن رضاخان و تمایل او به نوگرایی ایران، این روند شتاب بیش تری گرفت که در دوران پهلوی ادامه پیدا کرد (بانی، مسعود، 1389: 9- 2).

 

سبک معماری در دوره قاجار

بطور کلی معماری دوره ی قاجاریه را می توان به دو دوره ی کلی تقسیم کرد:

  • دوره ی اول: از آغاز سلطنت آغا محمدخان تا پایان سلطنت محمد شاه: در این دوره نگاه حاکم بر معماری همچنان نگاهی درونزا و بر مبنای سبک اصفهان و به کمال رساندن آن میباشد که نمونه هایی همچون حرم حضرت معصومه در قم و مسجد سلطانی نمونه هایی از آن می باشند. در این دوره سعی بر رعایت اصول هویت ساز معماری اسلامی بود ولی در هر صورت اندازه ها، تناسبات، شکلها و تزئینات وضع نازل تری را نسبت به دوره های گذشته خود و به خصوص دوره صفوی نشان میدهد.
  • دوره دوم: از آغاز سللطنت ناصرالدین شاه تا پایان حکومت سلسله قاجار: در این دوره بر اثر مسافرت‌های ناصرالدین شاه و اخلاق او و همچنین اعزام عده ای از محصلین ایرانی به اروپا و تحت تاثیر قرار گرفتن هیأت حاکمه و نخبگان جامعه، سبکی در معماری آغاز می گردد که التقاطی از معماری بومی و معماری غربی می باشد. پایین آمدن مهارت و سلیقه معماران و کارفرمایان، بی کیفیت شدن و سرعت نامعقول و عملیات ساختمانی، رسوخ نابهنجار فرم‌ها، تناسبات و تزینات معماری کشورهای دیگر (و به خصوص معماری عثمانی و روسیه تزاری)، تزئینات آن کیفیت نازلتری نسبت به قبل دارد (حصاری اصل؛ 1395).

معماری قاجاریه حدود یک و نیم قرن را شامل می شود. در این مقطع ساختمانهای بسیاری در ایران ساخته شد که نمونه های متعدد و شاخصی باقی مانده است (قبادیان،وحید 1392).  بطور کلی در این عصر، در مورد سبک و شیوه های معماری تاریخی ایران و نفوذ معماری غرب، یکی از کاملترین تقسیم بندی ها را محمد کریم پیرنیا در کتاب شیوه های معماری ایران تدوین کرده است. بر اساس این تقسیم بندی، معماری ایران به هفت شیوه تقسیم شده است. معماری پیش از اسلام به نام معماری باستان و بعد از اسلام به نام معماری سنتی در بین عوام و اهل فن مصطلح است. از معماری باستان به عنوان یک لفظ عام برای اطلاق به معماری تاریخی پیش از اسلام استفاده شده و دو شیوه معماری پارسی و پارتی زیر مجموعه اینگونه معماری است. از اصطلاح معماری به عنوان یک لفظ کلی برای معماری بعد از اسلام استفاده شده و شیوه های خراسانی، رازی، آذری و اصفهانی زیر مجموعه معماری سنتی در بعد از اسلام است. شیوه های ششم- شیوه اصفهانی و هفتم شیوه تهرانی شیوه هایی است که شامل معماری عصر قاجاریه می شود. پیرنیا در مورد شیوه اصفهانی می نویسد؛ این شیوه در ابتدا از آذربایجان شروع می شود و معماری بومی آذربایجان روی آن تاثیر می گذارد. ولی بعدها در اصفهان جا می‌افتد. بهترین آثار این شیوه در اصفهان می باشد. شیوه اصفهانی کمی پیشتر از صفویه، از زمان قراقویونلوها تا اواخر محمد شاه قاجار ادامه مییابد (پیرنیا؛ 1369: 269). بر اساس نظر پیرنیا، تا پایان دوره محمد شاه، معماری ایران منطبق با سنت معماری این سرزمین رشد و گسترش داشته است. پیرنیا در مورد شیوه تهرانی می نویسد؛ شاید بتوان شیوه ای را نیز به نام شیوه انحطاط یا شیوه تهرانی نام برد. همانطوری که می دانیم از دوره قاجاریه و به خصوص زمان ناصرالدین شاه برخی چیزها تقلید شد (پیرنیا 1369،42). آرتور پوپ بخش کوچکی از کتاب ارزشمند خود به نام مرور هنر ایران را اختصاص به معماری قاجاریه داده است. آنچه بحث شده نیز عمدتا مربوط به ساختمان های معمولی است و بناهای شاخص عصر قاجاریه مورد توجه واقع نشده است. در کتاب آرتور پوپ معرفی معماری ایران، وی مدرسه شاه در اصفهان را آخرین بنای باارزش ایران قلمداد می کند و پایان معماری ارزشمند ایران را مقارن با پایان عصر صفویه میداند (تقوی، میمندی؛ 1395: 7).

 

ویژگی‌های فضایی و کالبدی معماری مسجد مدرسه‌ها

مساجد محلّه نقش واسط بین مردم محلّه و مسجد جامع را داشته اند. مساجد محلّه ای مورد بحث در این گفتار علاوه بر اینکه

نقشی بارز و اساسی به عنوان محل عبادت داشته اند، نقش مهمی در آموزش مقدماتی طلاب علوم دینی ایفا کرده‌اند. این نقش در همة مساجد محلّه‌ای شهر سنندج به خوبی در نظر گرفته شده است؛ به طوری که هر مسجد محلّه ای دو اتاق برای آموزش داشته که به «اتاق فقیه» معروف است. بنابراین مساجد محلّه ای در شهر سنندج، علاوه بر این برخورداری نقش و کارکرد اصلی، یعنی محل عبادت، محل مناسبی برای آموزش بوده اند. این مساجد در برگزاری مراسم عزاداری، ترحیم و همچنین داشتن فضای غسال خانه، نقش عمده‌ای ایفا نموده و برای مردم محلّه از جایگاه ویژه‌ای برخوردار بوده‌اند. مکانیابی مساجد محلّه ای عمدتاً در مرکز محلّه است. این بناها عموماً در مجاورت میدان محلّه و یا یک کوی وسیع قرار دارند (زراعی؛ 1394: 16).

  1. عناصر معماری مساجد محلّه ای: مساجد محلّه ای در قیاس با مساجد جامع اشتراکات عمده دارند که عبارت است: فضای شبستان، محراب و حیاط و راهروها. ولی مسجد محلّه ای به لحاظ ای نکه برای مردم محلّه قابل دستر س است، عناصر واجزای آن از نظر کاربری متفاوت و به همین دلیل مورد توجّه بوده است. آنچه که در این مساجد اهمیّت دارد، ساختار کلی آنها است که ترکیبی است از شبستان اصلی که بر چهار، شش و هشت ستون شکل گرفته است، در دوسوی شبستان فضای دو راهرو قرار دارد که متفاوت از مساجد جامع است، بر روی راهروها در دو سوی شبستان، اتاق های فقیه قرار گرفته است و در مقابلِ شبستان گاهی در یک جبهه وگاهی در دو جبهه ایوان های ستون دار قرار دارند. حیاط دارای آب نما و سردر ورودی مسجد کوچک و هم چون سردرخانه های محلّه است.

 

نخستین مراکز آموزشی اسلامی مساجد بودند که در آن معارف و آموزه های دینی ترویج می شد. در واقع، محیط مسجد مانع

از ورود آموزه های غیر دینی به آن مکان می شد. به تدریج و با پیدایش موضوع های دیگر اعم از مباحث علمی و فنی، نیاز به

ایجاد مراکز آموزشی مستقل از مسجد احساس شد. اولین مراکز مستقل، مدارس بودند که به منظور توسعه و گسترش معارف دینی در قرون دوم و سوم هجری تأسیس شدند. «معماری مدارس سلجوقی، همانند الگوی مساجد و کاروان سراهای آن، عبارت بود از یک حیاط داخلی که بر وجهۀ درونگرای بنا تا یکد کرده و به وسیلۀ حجره ها یی با پوشش قوس دار احاطه می شدند. الگوی چهار ایوانی این مدارس شخصیت عملکردی بنا را با هویت وحدتگرا و هماهنگ آن پیوند زده بود. همچنین حکومت قاجاریه، با وجود تظاهر به دینداری و ارتباط برقرار کردن با علما، نتوانست به حکومت خود جنبۀ مذهبی ببخشد. مدارس دینی در این دوره، نسبت به دورة صفوی، رونق کمتری داشت. با گسترش روابط اقتصادی  سیاسی ایران با کشورهای اسامی در این دوره، زمینة آشنایی با تمدن و فرهنگ اروپایی فراهم شد. «تأسیس مدرسه دارالفنون و انتشار نشریه از اقدامات مهم دوره حکومت قاجاریه است. مدرسه فوق نخستین تلاش فرهنگی دولت در جهت تأسیس مدرسه ای برای تعلیم و تربیت متخصصان به شمار می آمد (زارعی و همکاران؛ 1392: 8).

  1. اجزا و عناصر مسجد- مدرسه: مسجد مدرسه های ایران از عناصر و اجزای متعدّدی ساخته شده اند که این فضاها با توجّه به عملکرد عبادی- آموزشی- معیشتی آن عبارتنداز: ورودی، هشتی، صحن، شبستان، گنبدخانه، مدرس، حجره، ایوان، نمازخانه، کتابخانه و وضوخانه. هم چنین در برخی از این مسجد مدرسه ها، با توجّه به اقلیمی که در آن واقع شده اند یا عوامل دیگر نظیر قرار گرفتن در مرکز محلّه علاوه بر این فضاها، عناصر دیگری نیز وجود دارد که حمام ها، آب انبارها، مهتابی، گودال باغچه و مقبره از آن جمله اند (همان منبع).
  • ورودی: فضایی که ارتباط بیرون با داخل بنا را برقرار م یکند. ورودی مسجد مدرسه ها در بعضی نمونه های بررسی شده به صورت مجزا و در برخی دیگر برای هر دو یک ورودی تعریف شده است.
  • هشتی: یا کریاس، قسمت بیرون هشته خانه که به شکل های مختلف ساخته می شود. صحن: حیاط یا فضای باز بنا.
  • شبستان: فضای ستون داری که از تکرار چهارطاقی های مشابه به وجود می آید. هم چنین بخش سرپوشیدۀ ساختمان مساجد را نیز شبستان می گویند.
  • گنبدخانه: فضای وسیع، مرتفع و سر پوشیده ای که پوشش مدور با دهانه ای وسیع تر از سایر نقاط بنا دارد.
  • مَدرس: فضایی که محل برگزاری جلسات درس در مدارس علمیه است. تعداد مدرّس ها در یک مدرسه گوناگون است. گاه یک یا دو و گاه بیش تر بوده است. اندازه و مساحت آن ها هم گوناگون است.
  • حجره: اتاقی است که معمولاً در کنار صحن قرار می گیرد و از عرض به آن متّصل می شود و تنها به واسطه یک در کوچک به فضای باز یا نیم باز جلوی خود مربوط می شود. حجره ها معمولاً دارای یک ایوانچه و یک پیش اتاق بود که به میا نسرا و فضای آزاد باز می شد. هر حجره در پس توی خود یک پستو داشت که در آن پخت و پز می کردند. پستوها دو اشکوب داشتند و اشکوب دوم انباری بود.
  • ایوان: فضای نیم باز مستقلی است که معمولاً از سه طرف بسته و از یک طرف باز است و در کنار صحن و رو به آن قرار می گیرد.
  • ایوانچه: ایوانی کوچک، فضای نیمه باز جلوی حجره ها در مدارس.
  • وضوخانه: فضایی سر پوشیده که معمولاً حوضی در میانه دارد و برای وضو گرفتن از آن استفاده می کنند
  • میان سرا: هر مدرسه میا نسرایی سرسبز داشت و طلاب در ایوان ها با پیشخوان مدرسه بحث های دو نفری داشتند. بیشتر مدرسه های بزرگ، افزون بر مدرس و مسجد، کتابخانه هم داشته اند.

 

ویژگی‌های فضایی و کالبدی معماری خانه‌های قاجاری

حجم زیاد، به تعداد و مقیاس دوره صفویه ساخته نشدند؛ در این دوره، همزمان با رشد طبقه ممتاز بازاری، قدرت گرفتن روحانیون و خوانین روستاها، ساختن خانه های شاخص متعلق به متمولین شروع شد بنابراین نقطه اوج معماری قاجاریه که انعکاس دهنده ویژگی های آن است در معماری خانه ها تجلی می یابد که بسیاری از محققین آن را نقطه اوج معماری خانه های ایرانی در پرداختن به فضا می دانند خانه های قاجاری، که نمونه های ارزشمند آنها در سرتاسر شهر اصفهان وجود دارد را از لحاظ ساخت به سه گونه (خانه های دوره اول، دوم، سوم ) تقسیم می کنند که ملاک تقسیم بندی این خانه ها هم زمانی با سه دوره تاریخی قاجار، تفاوت در سازه (که با جایگزینی سقف تخت بجای طاق ها اتفاق می افتد) و تزیینات بسیار پرکار، ظریف با صرف هزینه و زمان بسیار است (قاسمی سیچانی، معماریان؛ 1389: 91).

 

  • گونه اول: خانه های دوره اول قاجار

خانه های ساخته شده در این دوره، بسیار شبیه خانه های صفوی و به صورت درونگرا هستند؛ تقارن کلی در نما و پلان دیده می شود معمولاً جبهه اصلی ساختمان در بخش شمالی زمین قرار می گیرد و بخش تابستان نشین مهم تر است. تالار مرکزی معمولاً به شکل چلیپایی با سقف گنبدی به ارتفاع دو طبقه است که دسترسی به آن و اتاق های مجاور توسط دو کفش کن(راهرو) جانبی صورت می گیرد. در کناره های آن دو اتاق معمولاً با ارتفاع یک طبقه (دو طبقه روی هم ) قرار دارند که نقش پشت بند را برای تالار اصلی ایفا می کنند. خط آسمان صاف است، شکل حیاط مستطیل کامل است و معمولاً شکل اتاق ها مستطیلی است از قوس های تیزه دار در نما استفاده می شود؛ در و پنجره ها دو بخشی بوده و دوال افقی (کلاف چوبی ) بین دو قسمت آنها قرار می گیرد. پله ها و ارتباطات عمودی کم اهمیت هستند. معمولاً ارتفاع درهای صفوی نسبت به درهای قاجار کوتاهتر است و این درها پهن تر هستند. در تزئینات خانه ها غالباً، نظام سلسله مراتبی به چشم می خورد. اوج تزئینات در تالار مرکزی است، به تناسب با دور شدن از آن از میزان تزئینات کاسته می شود. در نماهای درونی از آرایه های تزییناتی، گچبری، حجاری، آجرکاری، نقاشی روی گچ و بوم استفاده می شود (همان؛ ص: 92).

 

گونه دوم: خانه های دوره دوم قاجاریه

خانه هایی هستند که در دوره دوم حکومت قاجاریه (همزمان با سلطنت ناصرالدین شاه، مظفرالدین شاه، محمدعلی شاه و تا زمان انقلاب مشروطه) ساخته شده اند و از جریانات حاکم در سیاست، اقتصاد آن دوره تأثیرپذیرفته اند. مهم ترین ویژگی تاریخی، آغاز تأثیرات گسترده و یک جانبه هنر و معماری غرب بر ایران است که با تلفیق معماری سنتی با معماری کلاسیک اروپا همراه است، این تأثیرات ابتدا در تزئینات مشاهده می گردد. ابداع حوضخانه در جهت ایجاد فضای تابستانی در نقاط کوربنا، نورگیری از سقف و احداث سفره خانه از دیگر نوآوری ها است. رواج قوس های نیمدایره، فرنگی سازی (استفاده فراوان از گچبری نیم برجسته (گل چدنی) تحت تأثیرنقوش فرنگی) رواج یافت. دیوارنگاری ها از قالب نقوش اسلیمی و ختایی با ماهیت ایرانی و تجریدی خارج شده واقع گرا گشتند از پوستر و عکس در تزئین خانه ها(خانه شهشهان و خانه چرمی) استفاده گردید، همچنین کاغذ دیواری (خانه سرهنگ وثیق، خانه چرمی، سرتیپ سدهی)آینه کاری در تزئین فضاهای داخلی خانه ها در حجم وسیع به کار رفتند. برای تزئین ارسی ها، خورشیدی ها و گلجام ها، از نقوش اسلیمی به صورت بته جقه بسیار ظریف و پرکار استفاده شد. ارسی های پرکار از جمله شاهکارهای هنری این دوره هستند. استفاده از شیشه های رنگی دراین دوره مرسوم گردید (قاسمی سیچانی، معماریان؛ 1389: 92).

 

  • گونه سوم: خانه های دوره سوم قاجار

معروف به کُردی خانه کردی یا خانه با الگوی مناطق کوهستانی خانه ای است که دو بخش زمستان نشین و تابستان نشین آن بر روی هم قرارگیرد. سابقه ساخت خانه های با الگوی کوهستانی در اصفهان به زمان صفویه(خانه ایوبیان) در جلفا م یرسد. در آن دوره بخش زمستان نشین و تابستان نشین روی هم و در سمت نَسَرد ساخته می شدند که به شرایط اقلیمی جواب مطلوب نمی دهد. (منتظر، 1385). در دوره سوم قاجار همزمان با پیروزی انقلاب مشروطه و خلع ظل السلطان از حکومت اصفهان و حاکمیت نماینده ایل بختیاری ساخت خانه هایی با الگوی کوهستانی در جبهه شمالی با مشابه تهایی در شکل خانه های ساخته شده با قلعه های بختیاری (منازل اشرافی خوانین که با بهره گیری از امکانات نیروی محلی و هنرمندان اصفهان ساخته شده اند) در مناطقی چون جونقان و چالشتر به چشم می خورد که به خاطر اقلیم پربرف منطقه و ارتفاع زیاد برف، با کرسی بلند و سنگ ساخته می شدند(قطع مویینگی) که در پایین حیوانات و در بالا انسان مسکن داشتند در اصطلاح عامه به این خانه ها کُردی به معنای گله داری می گویند. همچنین در این دوره نمود سلیقه های بیگانه در ابتدا در نماهای بنا (اهمیت و توجه بسیار به نماهای رو به حیاط) آشکار می شود و سپس طراحی داخل و سازماندهی فضایی را متأثر می سازد اما همچنان بر حفظ ریشه های معماری سنتی تأکید می شود در معماری خانه های این دوره، معماران به یک بازنگری منطقی در بعضی از فضاهای خانه می پردازند و با تحلیل مشکلات موجود به شیو ههایی جدید در متجلی ساختن فضای خانه نائل می شوند سبک جدیدی در معماری فضای خانه با ساخت ایوان سرتاسری در جلوی جبهه اصلی ساختمان برای حل مشکلاتی چون تابش آفتاب، بارندگی، پرده زنی و نصب ارسی سنگین ایجاد گردید (همان منبع: 93).

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی